پیامبر هذیان می گفتند ؟ چه جالب .خب دیگه چی ؟(1)
پیامبر هذیان می گفتند !!!! چه جالب . خب دیگه چی ؟(1)
سوالی از اهل سنت و شبهه ای بر وهابیت
هنگامی که پیامبر در بستر بیماری بودند ، فرمودند :
دوات و قلم بیاورید تا چیزی برایتان بنویسم که هرگز گمراه نشوید .
سوال : چرا عمر گفت : درد بر او غلبه کرده و کتاب خدا ما را بس است ؟
صحیح بخاری ج۷ ص ۹
کتاب المغازی ج ۵ ص ۱۳۷
صحیح مسلم ج ۵ ۷۶
و یا گفتند : رسول گرامی هذیان می گوید !!! ( پناه بر خدا ...)
مگه می شه ؟؟؟!!!!
پیامبر هذیان می گوید و شما می فهمید !!!
عجب ... !!!!
خیلی جالبه که پیامبر رحمة للعالمین یه چیزی را نمی فهمند و بعضی ها می فهمیدند .
این قضیه به قدری درد آور بود که ابن عباس هر وقت به یاد
این قضیه می افتاد ، اشک از چشمانش جاری می شد .
صحیح مسلم ج ۵ ص ۷۶
صحیح بخاری ج ۴ ص ۳۱
چند سوال :
اولا : آیا این سخن عمر مخالف با قرآن نیست ؟
در قرآن سوره نجم آیه ۳ و ۴ می خوانیم :
پیامبر از روی هوا و هوس حرف نمی زنند و حرفهایشان همه وحی است .
چگونه حرفهای پیامبر وحی است ، اما آنجا هذیان می گفتند !!!؟؟؟؟
مگر می شود ؟
دوم : وقتی گفتند : کتاب خدا ما را بس است ،
با این کار ، عملا با سنت پیامبر مخالفت نکردند ؟
چون پیامبر فرمودند : قلم و دوات بیاورید که چیزی برای شما بنویسم که گمراه نشوید .
این حرف شخصی و عادی نبود ، بلکه دارای اهمیت ویژه بود و از بهترین مصادیق سنت به شمار می رفت .
سوما : آیا این حرف ، با این آیه قرآن که در سوره حشر آیه ۷ است ، مخالفت نکرده ؟
قرآن می فرماید : آنچه پیامبر دستور می دهد عمل کنید
و آنچه نهی می کند ، از آن دست بردارید.
قرآن می فرماید هر چه پیامبر فرمودند عمل کنید ،
اما بعضی ها گفتند پیامبر هذیان می گویند !!!
سوالات در این بحث یازده تا هست و ادامه دارد اما چون خسته می شید
من دیگه ننوشتم .
و ادامه را در پست های آینده می نویسم .